Examine This Report on داستان های واقعی
Examine This Report on داستان های واقعی
Blog Article
کارمندان به یاد آوردند که مورگان گفته بود منتظر یک آقایی است که به او ملحق شود. پس از پنج روز مهمانی، این داستان روح میگوید، کسی نشان داده نشد و مورگان به سر خود شلیک کرد.
آدریان نمیتوانست باور کند که روح دیده است و در عین حال از این که خانمی تنها در آن ساعت از شب در آن جاده قدم بزند هم تعجب کرده بود.
بـه سراغش رفتم و جریان را از او پرسیدم. او گفت: نه من بانی نیستم
داستان
بعد از آن حادثه، آدریان و لئو تا مدتها شوکه بودند و قدرت تکلمشان ضعیف شده بود.
اون انقدر درس خونده بود که موفق شد جز نفرات اول مدرسه بشه. مادر و پدرش خوشحال شدن و تصمیم گرفتن به قول خودشون عمل کنن.
بازدیدکنندگان گزارش دادهاند که پیتوکها و نگهبان سابق آنها را دیدهاند.
از نگاه مشاور خانواده این داستان چند نکته مهم و آموزنده دارد:
نمیخواستم دوباره همان اتفاق تکرار شود، ما همیشه دعوا داشتیم ولی من به دل نمیگرفتم و حتی اگر او تقصیر کار بود به سمتش میرفتم اما شخصیت او جوری است که نمیخواهد چیزی را درست کند.
هنوز برای شش ماه غذا و آب در کشتی وجود داشت. محموله دست نخورده بود و وسایل خدمه به طرز مرتبی کنار گذاشته شده بودند.
در مورد داستان واقعی ارواح، لس آنجلس ممکن است اولین جایی نباشد که به ذهن میرسد. بااینحال، هالیوود تاریخچهای طولانی از تراژدی داشته است.
انشا باران – چند انشا زیبا با موضوع باران با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری
باوجودِ داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کارِ پر مسئولیت ماهی «یک شب» باید خونه پدر و مادرش باشه!
اخیرا -در سال ۲۰۲۳- فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شده که مارتین اسکورسیزی آن را کارگردانی کرده و بازیگرانی مثل رابرت دنیرو و لئوناردو دیکاپریو در آن بازی کردهاند.
داستان واقعی ارواح: ارواح مهربانی که عمارت پیتوک را تحت نظر دارند